سفرنامه ی قم و نوروز 1392
سلام گل مامان اول از همه 17 ماهگیتو بهت تبریک میگم ببخشید که دیر شد. میخوام از اتفاقات چند روز آخر اسفند برات بگم: خدا رو شکر حضرت معصومه طلبیدمون و تونستیم برا سال تحویل قم باشیم. 26اسفند ساعت 2 ظهر حرکت کردیم به طرف قم. 27 اسفد تقریبا ساعت 4 صبح بود که رسیدیم. 28 اسفند همگی با هم ناهار رو بردیم پارک و اونجا کلی برا خودت بازی کردی. 29 اسفد رفتیم جمکران بعد از نماز دعای توسل رو خوندن فکر کنم قشنگترین دعای توسل عمرم بود.اونجا هوا خیلی سرد بود و از اونجایی که ماشاالله خیلی فضولی همش توی حیاط راه میرفتی و اون شب سرما خوردی. چهار شنبه 30 اسفند میخواستم ...
نویسنده :
ღمامان على اكبرღ
15:52